بابرتی

[ بَ ] (اِخ) محمدبن محمدبن
محمود معروف به اکمل الدین بابرتی حنفی
دمشقی (۷۱۰ -۷۸۶ هـ . ق.) شیخ خانقاه
شیخونیه. ابن حجر در «انباءالغمر بابناء
العمر» گوید: در هفتصدو ده واندی بزاده و پس
از ...

[ بَ ] (اِخ) ابوالقاسم هبةاللََّه
محمدبن حسن بن ابی الاصابع صربی بابرتی.
وی در قریهٔ بابرتی متولد شده و در صربیهٔ
بغداد پرورش یافته است. (از معجم البلدان).

[ بِ ] (ص نسبی) منسوب به
بابِرت.

[ بَ ](ص نسبی) منسوب به
بابرتی ََ. (معجم البلدان) (سمعانی).

[ بَ ] (اِخ) قریه ای از اعمال دجیل
بغداد است. (از معجم البلدان). و مصحف آن
در مراصد الاطلاع «باب برتی» است. رجوع
به همین نام شود.

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بابرتی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بابرتی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.