بابر

بابر nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca بابر nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ بِ ] (اِخ) دهی از دهستان ساری
سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو ۵/۲۹
هزارگزی باختر پلدشت، در مسیر راه ارابه رو
اوزون دیزه به ماکو. جلگه، معتدل مالاریائی.
سکنهٔ آن ۲۳۵ تن. آب آن از ساری سو و
محصول آن غلات، پنبه، ...

[ بَ / بِ ] (ترکی، اِ) در ترکی ببر
(حیوان مشهور). رجوع به ببر شود. پلنگ
است که بعضی از پادشاهان ترک این لقب را
برای خود برگزیده اند. (لغات تاریخیه و
جغرافیهٔ ترکی ج ۲).

[ بِ ] (اِخ) ظهیرالدین محمدبن میرزا
عمر شیخ بن سلطان ابوسعیدبن میرزا محمدبن
میرانشاه بن تیمور لنگ. پادشاهی که جد اکبر
بود و به چهار واسطه نبیرهٔ شاه تیمور
صاحبقران باشد. (آنندراج) (غیاث). وی در
سنهٔ ۸۸۸ هـ . ق. متولد شد. ...

[ بِ ] (اِخ) ابوالقاسم میرزا فرزند میرزا
بایسنقربن شاهرخ بن تیمور لنگ. در هفدهم
ماه رجب سنهٔ ۸۲۵ هـ . ق. متولد و در
بیست وپنجم ربیع الثانی ۸۶۱ هـ . ق. بمشهد
رضوی درگذشت و بگنبدی در جنب روضهٔ
منورهٔ رضویه ...

[ بِ ] (اِخ) (میرزا...) ابن محمد قاسم
میرزا که یکی از دختران سلطان حسین بایقرا
را بزنی داشت. (حبیب السیر چ خیام ج ۴
ص ۳۲۰). مؤلف مجالس النفائس آرد:
درویش وش وفائی صفت و کریم الطبع
پادشاهی بود و بهمت ...


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بابر sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بابر sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful