مرزبانی

مرزبانی nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca مرزبانی nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ مَ ] (حامص مرکب) عمل
مرزبان. سرحدداری. حفظ ثغور و مرزهای
مملکت. رجوع به مرزبان شود.
|| حکومت. حکمروائی :
همه مرزی ز مهربانی تو
به تمنای مرزبانی تو.نظام.

- مرزبانی دادن؛ ...

[ مَ زَ ] (اِخ) ابوعبیداللََّه محمدبن
عمران بن موسی بن سعیدبن عبدالرحمان
المرزبانی (متولد بغداد به سال ۲۹۷ هـ . ق. و
متوقی به بغداد به سال ۳۸۴ هـ . ق.). از علمای
اخبار و ادب و تاریخ. اصلش ...

[ مَ ] (اِخ) عبدالحق بن محمدبن
مرزبانی صوفی از اهل دمشق (۹۹۱ -۱۰۷۰
هـ . ق). محبی گوید به خط وی مجموعه ای
دیدم که معانی نادر و حکایات ظریف داشت.
و او را شعری نیک بود.

[ مَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان
در ۸۰هزارگزی شمال کرمانشاه و ۱۸
هزارگزی شرق راه کرمانشاه به کردستان و
۱۰هزارگزی جنوب دیزگران در دامنه
سردسیر واقع و دارای ۶۱۵ تن سکنه است.
آبش از قنات ...


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca مرزبانی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki مرزبانی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful