گاو

گاو nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca گاو nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(اِ) از پیمانه ها معادل دوپرثنها
(پرسنگ). (ایران باستان ص ۱۴۹۸).

(اِ) ایرانی باستان: گاو، پهلوی: گاو،
کردی: گا. افغانی: گوا. اُسِّتی: یگ ،
<۵۳۰۶۴۰۱۲۰۱۱۸۹۰۳۰۱>...
قوگ (گاو ماده). بلوچی: گک گکس (گاو، گاو ماده، گاو نر). وخی:
گیو، گو. سریکلی: ژَئو. شغنی:
ژائو. سنگلچی و منجی. گائو. یغنوبی،
گوا. (اساس اشتقاق اللغة ص ۸۸۸) ...

(اِخ) دهی است جزء دهستان کاغذکنان
بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در
۲۳ هزارگزی خاوری آغ کند و ۳۰ هزار و
پانصدگزی شوسهٔ هروآباد به میانه.
کوهستانی گرمسیر، مالاریائی، دارای ۳۲۳
تن سکنه. آب آن از سه رشته چشمه،
محصول آنجا غلات، حبوبات، سردرختی.
شغل ...

(اِخ) نامی است که در جبال برانس
(پیرنه) بچندین مسیل داده شده است. از آن
جمله: گاو دُوپُو است که در مِن پِردو تشکیل
و بشکل آبشاری که دارای ۴۵۰ گز ارتفاع
است به مسیل گاوارنی میریزد.

(اِ.) 1 - از حیوانات اهلی علفخوار. 2 - نام دومین برج از برج های منطقه البروج که
خورشید در اردیبهشت ماه در این برج دیده می شود، ثور. ؛ ~ ِ پیشانی سفید کنایه از
آدم خیلی معروف . ؛ ~ بی شاخ و دم کنایه از: آدم درشت هیکل و بی فرهنگ ، شخص ابله .
؛~ کسی زاییدن کنایه از: اتفاق نامساعدی برای کسی افتادن .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca گاو sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki گاو sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful