زبراء

زبراء nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca زبراء nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ زَ ] (ع ص) زن بزرگ دوش و کتف.
مؤنث ازبر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
(لسان العرب). || زن موذی. از بر مذکر آن
و بمعنی مرد موذی است. (اقرب الموارد)
(محیط المحیط).

[ زَ ] (ع ص) ناقه ای که در سیر استوار
باشد. (از متن اللغه).

[ زَ ] (اِخ) جایی است نزدیک تیماء.
(منتهی الارب). نام بقعه ای است. (ناظم
الاطباء). یاقوت آرد: موضعی است در بادیة
الشام نزدیک تیماء. در فتوح ایام ابوبکر از
این موضع ذکری رفته است. (از معجم
البلدان). رجوع به قاموس الاعلام ...

[ زَ ] (اِخ) نام ام ولد سعدبن ابی وقاص
است. بر طبق ضبط متن تاریخ طبری چ
دخویه و فتوح البلدان بلاذری چ لیدن. طبری
آرد: سعد وقاص بر ابوالمحجن خشم گرفت و
او را در قصر عاریب ...

[ زَ ] (اِخ) بنت شن. که در سلسلهٔ نسب
بنی قضاعه واقع است. (از تاج العروس).

[ زَ ] (اِخ) داه احنف بن قیس. و در مثل
است: قد هاجت زبراء و او زنی سلیطه بود و
هرگاه غضب میکرد احنف چنین میگفت و از
آن پس این سخن مثل گشت. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). زبراء جاریهٔ احنف ...

[ زَ ] (اِخ) مولاة بنی عدی است. (از
تاج العروس).

[ زَ ] (اِخ) مولاة علی (ع) است. (از
تاج العروس).


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca زبراء sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki زبراء sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful