بلکاتگین

[ بِ تَ ] (اِخ) (حاجب بزرگ...)
یکی از حاجبان و سرداران دورهٔ سلطان
محمود و پسرش سلطان مسعود غزنوی است
که در دورهٔ مسعود به سمت حاجب بزرگی، که
سمتی بوده است در حدود وزیر دربار امروز،
ارتقاء یافت. از ...

[ بِ تَ ] (اِخ) فرمانروای مستقل
ولایت غزنه، و از امرای دولت غزنویان در
دورهٔ قبل از سلطنت آل ناصر. وی بعد از
اسحاق بن البتکین به امارت غزنه نشست (در
ذی القعدهٔ سال ۳۵۵ هـ . ق.) و بسال ۳۵۹ ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بلکاتگین sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بلکاتگین sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.