بلخ
بلخ nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca بلخ nə mənasıdır? Farsca - Farsca
[ بُ / بُ لُ ] (ع اِ) جِ بَلیخ که نهریست در
جزیره. (از منتهی الارب) (از ذیل اقرب
الموارد، از تاج). رجوع به بَلیخ شود.
[ بِ ] (ع ص) مرد متکبر و بزرگ منش.
(منتهی الارب). متکبر در نفس خود. (از ذیل
اقرب الموارد از لسان). بَلیخ. و رجوع به بَلخ
شود.
[ بَ لَ ] (ع مص) تکبر کردن. (از اقرب
الموارد). تکبر کردن بزرگ منشی نمودن. (از
ناظم الاطباء). || (اِمص) بزرگ منشی.
(منتهی الارب).
[ بَ ] (اِخ) شهری بزرگ است [ به
خراسان ] و خرم و مستقر خسروان بوده است
اندر قدیم، و اندر وی بناهای خسروان است با
نقشها و کارکردهای عجیب و ویران گشته. آن
را نوبهار خوانند و جای ...
[ بَ ] (اِ) کدوئی که شراب در آن کنند. (از
برهان) (از آنندراج):
بهای یاسمن و چکریم فرست امروز
که دوستیم دو بلخ شراب داد
ایوار.سوزنی.
|| آوند شراب، بطور مطلق. (از هفت قلزم)
(از مؤیدالفضلا).
[ بَ ] (ع ص) مرد متکبر و بزرگ منش.
(منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از
لسان). بِلخ. و رجوع به بِلخ شود. || (اِ)
طول. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از
لسان). || ...
(بَ) ( اِ.) کدویی که در آن شراب کنند.
Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بلخ sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بلخ sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.
Was this article helpful?
93 out of 132 found this helpful