برس

برس nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca برس nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ بُ ] (اِخ) ده از دهستان پائین رخ
بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه
کوهستانی و معتدل است. سکنهٔ آن ۱۸۳۴
تن. آب از قنات، محصول غلات، بنشن،
کشمش، بادام و گردو. شغل اهالی زراعت و
گله داری و کرباس بافی است. ...

[ رُ ] (فرانسوی، اِ) ماهوت پاک کن.
جامه خاره. (یادداشت مؤلف). غرواشه.
(یادداشت مؤلف). پشنجه. || مسواک.

[ بُ ] (ع اِ) پنبه یا پنبه مانندی است یا
پنبهٔ گیاهی بردی. (از اقرب الموارد) (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به برس [ بِ
] شود.

[ بُ ] (اِ) میوه و بار سرو کوهی.
(برهان) (آنندراج). میوهٔ سرو کوهی. (ناظم
الاطباء). رجوع به ارس و رجوع به سرو
کوهی شود.

[ بَ ] (ع اِ) مهارت راهنما. (آنندراج)
(منتهی الارب). و رجوع به بِرْس شود.
مهارت و حذاقت دلیل و راهنما.
(ناظم الاطباء).

[ بِ ] (ع اِ) پنبه یا پنبه مانندی است یا
پنبهٔ گیاه بردی و باین معنی بضم اول هم آمده
است. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب) (آنندراج). پنبه. ج، ابراس.
(مهذب الاسماء). پنبه باشد که بعربی قطن ...

[ بَ ] (ع اِ) برة. چوبک مهار. (منتهی
الارب در ماده انف در ترجمهٔ بُرَة). چوبی
باشد که در بینی شتر کنند و ریسمان مهار را
بدان بندند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
(انجمن آرا): جمل آنف؛ اشتری که بینیش ...

[ بَ ] (ع مص) تشدد برغریم. (منتهی
الارب). سختگیری برغریم. (آنندراج). تشدد
کردن بر غریم. (ناظم الاطباء).

(بَ) ( اِ.) چوبی که در بینی شتر کنند.

(بُ رُ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - ابزاری برای مرتب کردن موی سر. 2 - ماهوت پاکن . 3 -
مسواک . 4 - قلم موی درشت .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca برس sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki برس sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful