بخت

بخت nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca بخت nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ بُ ] (اِخ) نام پادشاهی جبار که پدر
او نصر بود و بیت المقدس را ویران ساخت.
نام پادشاهی ظالم که بیت المقدس را خراب
کرد. (برهان قاطع). مخفف بخت النصر که
پادشاهی معروف و ظالم بود. (فرهنگ ضیاء).
بخت النصر. ...

[ بُ ] (ع اِ) جِ بختی. (ناظم الاطباء).
نوعی شتر. شتر خراسانی. و این کلمه از
فارسی گرفته شده است. (المزهر سیوطی). و
برخی نیز آن را عربی دانسته اند. (از اقرب
الموارد). شتر بزرگ قوی. شتران خراسانی.
(فرهنگ رشیدی). بختی ...

[ بَ ] (ع مص) زدن کسی را.
(آنندراج) (منتهی الارب).

[ بُ ] (اِ) پسر. (آنندراج) (فرهنگ
رشیدی) (فرهنگ نظام). || بنده. (آنندراج)
(فرهنگ رشیدی). و بختیشوع بمعنی بندهٔ
عیسی. (فرهنگ رشیدی). صاحب
عیون الانباء در ذکر بختیشوع بن جرجیس
گوید معنی بختیشوع عبدالمسیح است، چه
بخت در ...

[ بَ ] (اِ) نام جانورکی است شبیه به
ملخ. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی).
جانوری بود شبیه به ملخ. (آنندراج) (انجمن
آرای ناصری). جانوری شبیه ملخ اما بدون
پر. (فرهنگ نظام):
دابهٔ دیگر است بختش نام
چون بمیرد شود هوام ...

[ بَ ] (معرب، اِ) حظ. (نصاب الصبیان)
فارسی معرب است. (از اقرب الموارد). این
کلمه را عرب از فارسیان گرفته است به
معنای جد و حظ است. (از المزهر سیوطی)
(ناظم الاطباء).

[ بَ ] (اِ) بخش. قسمت. بهره. (ناظم
الاطباء). و در اصل بخش بوده شین معجمه را
بدل به تا کرده اند. (از غیاث اللغات) (از
آنندراج). حصه. (انجمن آرای ناصری)
(فرهنگ رشیدی). مقدر و نصیب. (فرهنگ
نظام). صاحب آنندراج گوید از ...

(بَ) ( اِ.) طالع ، اقبال ، مجازاً زناشویی در مورد دختر یا زن .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بخت sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بخت sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful