بانو

(اِخ) دهی است از دهستان بریاجی
بخش سردشت شهرستان مهاباد که در ۵
هزارگزی جنوب باختری سردشت و ۴
هزارگزی جنوب راه بیوران به سردشت واقع
است. دارای ۴۲ تن سکنه، آب از رودخانهٔ
سردشت. محصول غلات و توتون و مازوج و
کتیرا ...

(اِخ) شهرکی است به ناحیت پارس از
حدود گور، بسیارنعمت و آبادان و آبهای
روان. (حدود العالم).

(اِخ) نام خواهر هارون الرشید که چون
بیمار شد و جبرئیل طبیب او را معالجه میکرد
و نتیجه نمی داد ماسویه را احضار کردند و او
چون در حضور هارون از این زن معاینه کرد،
گفت، که فردا در فلان ساعت خواهد ...

(اِخ) اختصاصاً لقب فرشتهٔ موکل آب،
اناهید بوده است. (از یشتهای پورداود، مقدمهٔ
ناهیدیشت).

(اِخ) ظاهراً نام جدهٔ خلف بن احمد بود
که او را بدین نام خوانده اند. و این خلف نبیرهٔ
دختر عمروبن لیث بود به روایت ابن اثیر،
هرچند برخی او را نبیرهٔ یعقوب نیز گفته اند و
بدیع همدانی در قصیدهٔ لامیهٔ خود ...

(اِ) رئیسه. و گمان میکنم از بان بمعنی
حارس و حافظ و دارنده و امثال آن است و
«واو» علامت شفقت یا تأنیث یا تصغیر است.
(یادداشت مؤلف). رئیسه. (یادداشت مؤلف).
زن. برابر آقا. خانم. خاتون. خاتون خانه.
(فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری
ص ...

[ په . ] ( اِ.) خانم .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بانو sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بانو sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.