باغستان

[ غِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
خارطوران بخش بیارجمند شهرستان
شاهرود، که در ۱۱۰ هزارگزی جنوب
خاوری ببار و ۹۲ هزارگزی جنوب شوسهٔ
شاهرود به سبزوار در دشت و شنزار واقع
است، ناحیه ای است دارای آب و ...

[ غِ ] (اِخ) ده کوچکی است از
دهستان حومهٔ بخش اردکان شهرستان
شیراز، که در ۳ هزارگزی شمال باختر اردکان
و ۳ هزارگزی شوسهٔ اردکان به تل خسروی
واقع است. و ۱۷ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ...

[ غِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
خانکوک بخش حومهٔ شهرستان فردوس که
در ۱۲ هزارگزی شمال فردوس بر سر راه
شوسهٔ عمومی گناباد به فردوس در جلگه
واقع است. ناحیه ای است با آب و هوای
معتدل ...

[ غِ ] (اِخ) قریه ای است چهار
فرسنگی میانهٔ شمال و مغرب فین. (فارسنامهٔ
ناصری). دهی است از دهستان فین بخش
مرکزی شهرستان بندرعباس که در ۸۵
هزارگزی شمال باختری بندرعباس بر سر راه
مالرو فین به گهره واقع است. ناحیه ...

[ غِ ] (اِخ) قریهٔ بیستون را بدین اسم
گفته اند. (یادداشت مؤلف). بغستان. و رجوع
به بغستان شود و بیستون.

[ غِ ] (اِ مرکب) جایی که باغ بود.
جایی که باغات بسیار در آن بود. (ناظم
الاطباء):
سروی چو تو میباید تا باغ بیاراید
ور درهمه باغستان سروی نبود شاید.
سعدی (بدایع).

|| رز. (یادداشت مؤلف). و ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca باغستان sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki باغستان sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.