باده
باده nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca باده nə mənasıdır? Farsca - Farsca
[ ] (اِخ) بادای . نام کودکی از
ملازمان اونک خان که موجب نجات
چنگیزخان از مرگ حتمی شد. رجوع به
جهانگشای جوینی چ ۱۳۲۹ هـ . ق. لیدن ج ۱
ص ۲۷ شود.
[ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
همت آباد شهرستان بروجرد. در ۳۰هزارگزی
شمال خاوری بروجرد بکنار راه مالرو
پیری در، به بیدکلمه در جلگه واقعست.
هوایش معتدل و دارای ۲۱۷ تن سکنه میباشد
که بلهجهٔ لری فارسی سخن میگویند. آبش ...
[ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
سگوند بخش زاغهٔ شهرستان خرم آباد. در
۱۹هزارگزی باختر زاغه و ۶هزارگزی جنوب
راه شوسهٔ خرم آباد به بروجرد در دامنه
واقعست. هوایش معتدل و دارای ۵۷۲ تن
سکنه میباشد که بلهجهٔ ...
[ دَ / دِ ] (اِ) چوبدستی.
- کُردباده؛ چماق کردان. باهوی
کردها:
کسی باید آنگه که تو باده خوری
که آرد سوی مرز تو
کردباده.سوزنی.
رجوع به باهو و باهوی کرد شود.
[ دَ / دِ ] (اِ) شراب، چه باد غرور در
سر می آورد. (رشیدی). شراب، چه باد بمعنی
غرور آمده و هاء نسبت است. (غیاث).
شراب. (ناظم الاطباء). بمعنی مسکری است
که از انگور تازه بگیرند و در عربی خمر
گویند. ...
(دِ) [ په . ] ( اِ.) 1 - شراب ، می . 2 - نوا و آهنگی از موسیقی قدیم .
Farsca - Farsca lüğətdə Farsca باده sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki باده sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.
Was this article helpful?
93 out of 132 found this helpful