بادام

بادام nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca بادام nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(اِخ) (آب...) آبی است بنزدیکی
محال قبی میتن، نزدیک شهر کَش ترکستان و
در کنار آن مابین قوای امیرتیمور و دشمنان
جنگی درگرفته و غلبه با امیرتیمور بوده
است: بیکبار مردان میدان پیکار تیغ و خنجر
در یکدیگر بسته ابواب کشش ...

(اِخ) ده کوچکی است از دهستان
مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت
واقع در ۲۴هزارگزی جنوب خاوری مسکون
و ۱۴هزارگزی خاور شوسهٔ بم و سبزواران.
دارای ۵۰ تن سکنه میباشد. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۸).

(اِخ) دهی است از دهستان شهرویران
بخش حومهٔ شهرستان مهاباد. در
۲۳۵۰۰گزی شمال خاوری مهاباد و
۴هزارگزی جنوب شوسهٔ مهاباد به میاندوآب.
سرزمینی است کوهستانی با آب و هوای
معتدل و سالم و دارای ۱۴۵ تن سکنه میباشد.
آبش از چشمه. محصولش غلات، ...

(اِخ) ابن عبداللََّه. نام مأموری که
بفرمان هارون الرشید، یحیی برمکی را قید و
بند کرد. (حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۲۴۰).

(اِ) ترجمهٔ گوز باشد. (آنندراج).
لَوز. (منتهی الارب) (دهار). ابوالمثنی. نوع
بادام «آمیگ دالوس » که میان بَرِ آنها
خوراکی نیست ولی مغز هستهٔ آنها که درشت
میشود گاهی تلخ و در بعضی از جنس ها





...

( اِ.) درخت یا درختچه ای از تیرة گل - سرخیان با میوه ای که تازه اش سبز و کرکدار
است ولی به تدریج پوستش سخت می شود که مغز آن شیرین ، خوراکی و روغن دار است .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بادام sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بادام sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful