انباری

[ اَمْ ] (اِخ) یا ابن الانباری، محمدبن
عبدالکریم بن ابراهیم بن عبدالکریم
سدیدالدوله. (۴۶۹ -۵۵۸ هـ .ق .). فاضل و



ادیب بود و در دستگاه خلفای عباسی در
بغداد تقرب و ...

[ اَمْ ] (اِخ) عبیداللََّه بن احمدبن
یعقوب، مکنی به ابوطالب. از علمای شیعه
بود. رجوع به ابوطالب... شود.

[ اَمْ ] (اِخ) محمدبن ابی الفضل،
مکنی به ابوطاهر از ادبای مصر بود. رجوع به
ابوطاهر... شود.

[ اَمْ ] (اِخ) یا مقری انباری،
شمس الدین ابوعبداللََّه محمدبن احمد. او
راست: المختار من نوادر الاخبار. (از معجم
المطبوعات).

[ اَمْ ] (اِخ) احمدبن اسحاق نحوی،
مکنی به ابوجعفر. رجوع به احمد... شود.

[ اَمْ ] (اِخ) داودبن هیثم بن اسحاق بن
بهلول... تنوخی لغوی نحوی. رجوع به
ابوسعید داود... شود.

[ اَمْ ] (اِخ) ابوبکر محمدبن
ابی محمدقاسم بن بشاربن حسن. رجوع به ابن
انباری... شود.

[ اَمْ ] (اِخ) ابوالحسن. حکیم و
ریاضی دان بود. رجوع به ابوالحسن انباری
شود.

[ اَمْ ] (اِخ) ابوالبرکات کمال الدین
عبدالرحمان بن محمدبن عبیداللََّه انصاری. و
رجوع به ابن انباری... شود.

[ اَمْ ] (اِخ) شاعر معاصر رشید
وطواط بود. شخص اخیر بیت زیر را از وی
نقل کرده است:
آن کودک طباخ بر آن چندان نان
ما را بلبی همی ندارد مهمان.
(از حدائق السحر چ عباس اقبال ص ۴۱).
اطلاع دیگری از ...

[ اَمْ ] (اِ) هودجی که پشت فیل
گذارند. (ناظم الاطباء). || (ص) منسوب به
انبار، شهر قدیمی در عراق یا منسوب به
سکةالانبار نام کوچه ای در مرو. (از منتهی
الارب). || ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca انباری sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki انباری sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.