افعی

[ اَ ] (از ع، اِ) همان افعی با الف
مقصوره است که در فارسی بکسر عین
خوانند. مار بزرگ خبیث. شیبا. (ناظم
الاطباء). نوعی مار سمی خطرناک که در
سنگلاخها بین خار و خاشاک یافت شود. در
دهان این مار علاوه ...

[ اَ عا / اَ ] (از ع، اِ) قسمی است از مار
بغایت زهرناک و گویند که افعی از دیدن زمرد
کور میگردد. (کنز از غیاث اللغات). نوعی از
مار سیاه که بغایت زهرناک و بزرگ باشد.
(آنندراج). مار بزرگ. (منتهی الارب) (ناظم ...

( اَ ) (اِ.) نوعی مار سمی خطرناک که در دهانش علاوه بر دندان های کوچک تغذیه ای دو
دندان قلاب مانند در آروارة بالا وجود دارد که به طرف عقب دهان خمیده است . درون
این قلاب مجرایی است که به غدة زهر کشنده راه دارد.

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca افعی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki افعی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.