اضم

اضم nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca اضم nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ اِ ضَ ] (اِخ) نام کوهی است. (منتهی
الارب) (آنندراج). نام کوهی است. راجز
گفت:
نظرت والعین مبینةالتّهم
الی سنا نار وقودها الرّتم
شُبّت بأعلی عاندین من اضم.
ابن بری گفت و گاه غیرمنصرف آید، و این
بیت نابغه را شاهد ...

[ اِ ضَ ] (اِخ) موضعی است. نابغه
گوید: واحتلّت الشرع فالاجراع من اضما. (از
لسان العرب). و از آنجا براه عباثر به ینبع
روند. (یادداشت مؤلف).

[ اِ ضَ ] (اِخ) گفته اند: اضم وادیی
است ازآنِ اشجع و جهینة. (از معجم البلدان).

[ اِ ضَ ] (اِخ) زمینی که در آن مدینهٔ
منوره واقع شده. (منتهی الارب) (آنندراج).
وادی بزرگی است در حجاز و تا لب دریا
امتداد دارد و مدینهٔ منوره در بین همین وادی
واقع شده است. (از قاموس الاعلام ترکی).
وادیی که ...

[ اَ ضِ ] (ع ص) خصومت رسیده.
اذیت رسیده. (از لسان العرب).

[ اَ ضَ ] (ع اِ) غضب. حِقد و حسد.
(معجم متن اللغة). حِقد و حسد و غضب. ج،
اَضَمات. ابن بری گفت :
و باکرا الصید بحَدٍّ و اضم
لن یرجعا او یخضبا صیداً بدم.
(از لسان العرب).

حقد و ...

[ اَ ] (ع مص) خصومت کردن با کسی.
(از لسان العرب). خصومت کردن با کسی و
آزار کردن وی را. (از معجم متن اللغة). رنج
رسانیدن گرفتن کسی را. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). || مائل شدن شتر ...

[ اَ ضَ ] (ع مص) خشم گرفتن.
(زوزنی). غضب کردن بر کسی. و ابن بری
انشاد کرد:
فرح بالخیر ان جاءهم
و اذاما سئلوه اضموا.
و عجاج گوید:
و رأس اعداء شدید اَضَمُهْ.
و در حدیث نجران آمده است: و اَضِمَ ...


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca اضم sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki اضم sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful