مشکل
مشکل nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca مشکل nə mənasıdır? Farsca - Farsca
[ مُ کِ ] (ع ص) پوشيده و پنهان و
مشتبه. ج، مشاکل. (ناظم الاطباء). کار
پوشيده و مشتبه. (آنندراج). مشتبه. پوشيده.
ملتبس. مختلطالقرعه لکل امر مشکل.
(يادداشت مؤلف):
راز عقول و مشکل ارواح کشف اوست
اسرار علم مطلقش از بر نکوتر است.
خاقانی (ديوان چ ...
[ مُ شَکْ کَ ] (ع ص) صورتبسته و
پيکرگرفته. (ناظم الاطباء). شکلپذيرفته.
صورتبسته. پيکرگرفته. (فرهنگ فارسی
معين): آنگاه گويم هر که مر يک جوهر را به
شکلهای مختلف مشکل بيند.
(جامعالحکمتين ناصرخسرو از فرهنگ
فارسی معين). || مرتب شده. || خوشگل
و خوشنما ...
[ مُ کِ ] (اِخ) حاکم عراق (در زمان
حکومت اتابک مظفرالدين). رجوع به تاريخ
گزيده چ براون ج1 ص525 شود.
(مُ کِ) [ ع . ] (اِفا.) دشوار، سخت . ج . مشاکل .
(مُ شَ کَّ) [ ع . ] (اِمف .)1 - شکل - پذیرفته ، صورت بسته . 2 - ترتیب شده ،
تشکیل شده .
Farsca - Farsca lüğətdə Farsca مشکل sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki مشکل sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.
Was this article helpful?
93 out of 132 found this helpful