مسکن

مسکن nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca مسکن nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ مَ کَ ] (ع اِمص) سکونت. (مثل‌
ملبس و منکح و مطعم و مشرب). (يادداشت‌
مرحوم دهخدا). نشست.

[ مَ کَ / مَ کِ ]۴ (ع اِ) جای باشش و
خانه. (منتهی الارب). منزل و بيت. ج،
مَساکن. (اقرب الموارد). جای سکونت و
مقام. (غياث) (آنندراج). جای آرام. (ترجمان‌
القرآن علامه جرجانی). آرامگاه. (دهار).
جايباش. مقر. مقام. جای. جايگاه.
نشيمن‌: {/Bلَقَدْ کََانَ لِسَبَإٍ ...

[ مُ کِ ] (ع ص) صاحب فقر و
درويشی. (منتهی الارب). مسکين‌شده. (از
اقرب الموارد). و رجوع به اسکان شود.
|| مَرعی مسکن؛ چراگاه سرسبز و انبوه که‌
شخص در آن احتياج به کوچ کردن نداشته‌
باشد. (از ذيل اقرب الموارد).

[ مُ سَ‌کْ کِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
تسکين. رجوع به تسکين شود.
|| دردنشاننده. (ذخيرهٔ خوارزمشاهی).
تسکين‌دهنده و فرونشاننده. (غياث)
(آنندراج). آرام‌ده. (لغات فرهنگستان).
آرام‌بخش. ساکن‌کننده. آرام‌کننده.
آرامش‌دهنده. نشانندهٔ درد. تسکين‌ده.
آسايش‌دهنده. ج، مسکنات.

[ مَ کِ ] (اِخ) موضعی است به کوفه.
(منتهی الارب). جايی است نزديک اوانا بر
ساحل نهر دجيل و نزديک دير جاثليق. در
سال 72 هـ .ق. در اين مکان وقعه‌ای بين‌
عبدالملک‌بن مروان و مصعب‌بن زبير رخ داد
که به کشته شدن مصعب ...

[ مَ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان‌
مرکزی بخش حومهٔ شهرستان سبزوار، واقع‌
در 20هزارگزی جنوب غربی سبزوار و
7هزارگزی جنوب شرقی راه شوسهٔ عمومی‌
شاهرود، با 581 تن سکنه. آب آن از قنات و
راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافيايی‌
ايران ج ...

(مَ کَ) [ ع . ] (اِ.) منزل ، محل اقامت . ج . مساکن .

(مُ سَ کِّ) [ ع . ] (اِفا.) تسکین دهنده ، آرام کننده .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca مسکن sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki مسکن sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful