همه

[ هَ مَ / مِ ] (ضمیر مبهم، ص، ق) برای
احاطهٔ افراد و شمول اجزا می آید و جمع کردن
آن با یای وحدت غرابتی دارد، چنانکه سعدی
گوید:
همه تخت و ملکی پذیرد زوال.(از
غیاث).

یکی از موارد استعمال ...

[ هُ مْ مَ ] (اِخ) دهی است از بخش آخورهٔ
شهرستان فریدن. دارای ۳۰۰ تن سکنه است.
آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله،
حبوب، پشم و روغن و هنر دستی زنان بافتن
قالی و جاجیم است. (از فرهنگ ...

(هَ مِ) [ په . ] (اِ.) تمام ، جمیع .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca همه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki همه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.