نیزه

[ نَ / نِ زَ / زِ ] (اِ) حربهٔ معروف که به
عربی آن را رمح و سنان گویند. (انجمن آرا).
رمح. (آنندراج) (غیاث اللغات). قناة.
(منتهی الارب) (دستورالاخوان). طراد.
مخرص. خرص. لیطة. (از منتهی الارب).
نوعی از سلاح که به عربی ...

[ نَ زِ ] (اِخ) دهی است از دهستان نعلین
بخش سردشت شهرستان مهاباد. در
۳۲هزارگزی شمال سردشت و ۱۶هزارگزی
شمال غربی جادهٔ سردشت به مهاباد، و در
منطقهٔ کوهستانی و جنگلی معتدل هوایی واقع
است و ۲۸۷ تن سکنه دارد. ...

[ زِ ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادکان
بخش حومه و ارداک شهرستان مشهد. در
۶۰هزارگزی شمال شرقی مشهد و جنوب
جادهٔ مشهد به تبادکان، در جلگهٔ معتدل
هوایی واقع است و ۴۰۱ تن سکنه دارد. آبش
از قنات، ...

(نِ زِ) (اِ.) چوبی دراز و سخت که بر سر آن آهن نوک تیز نصب می کردند.

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca نیزه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki نیزه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.