نقاش

نقاش nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca نقاش nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ نَ قْ قا ] (ع ص) نگارگر. (مهذب
الاسماء). نگارنده. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). نگارکننده. (دهار). مزوّق.
(دهار). صانع نقش. (از اقرب الموارد). آنکه
نقش می کند و تصویر می کشد. مصوّر.
صورتگر. چهره پرداز. چهره گشا.
چهره گشای. پیکرنگار. ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) دهی است از دهستان
خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. در
۲۰هزارگزی شمال غربی آوج در منطقهٔ
کوهستانی سردسیری واقع است و ۱۲۰ تن
سکنه دارد. آبش از چشمه سار تأمین
می شود. محصولش غلات ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) ابراهیم بن یحیی
اندلسی مغربی قرطبی، مکنی به ابواسحاق و
ملقب و مشهور به نقاش، از ریاضی دانان و
منجمین معروف قرن پنجم هجری قمری
است و آلت زرقاله در نجوم از اختراعات
اوست و ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) اسماعیل بن عبداللََّه بن
علی حلبی، ملقب به منتخب الدین و مشهور به
نقاش، فقیه اصولی قرن هفتم و هشتم هجری
قمری است. از موطنش حلب به مکه سفر کرد
و از آنجا به ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) علی بن عبدالقادربن
محمد میقاتی، ملقب به نورالدین و مشهور به
نقاش، از دانشمندان قرن نهم هجری قمری
مصر است و در گاه شماری تصنیفاتی دارد. از
آنجمله است «عمدةالحذاق فی العمل فی
سائرالآفاق». ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) عیسی بن هبةاللََّه بن
عیسی، مکنی به ابوعبداللََّه و ملقب به نقاش از
ادیبان و شاعران و ظریف طبعان قرن ششم
بغداد است و به سال ۵۴۴ هـ . ق. درگذشت. (از
الاعلام زرکلی ج ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) محمدبن حسن بن
محمدبن زیادبن هرون موصلی بغدادی،
مکنی به ابوبکر، و معروف به نقاش و ابن
النقاش ، محدث و مفسر قرن چهارم هجری
قمری است. و از تصانیف اوست: ارم ذات
العماد، ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) محمدطاهر کاشانی
متخلص به نقاش، از شاعران قرن یازدهم
هجری قمری است و در کاشان به نقشبندی
اشتغال داشته است، او راست:
بی بصیرت را عنان در دست نفس سرکش است
می برد هر ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) محمدبن علی بن
عمروبن مهدی اصفهانی، مکنی به ابوسعید و
مشهور به نقاش از ثقات محدثین قرن چهارم
و پنجم هجری قمری است. برای استماع و
جمع کردن احادیث به مکه و مدینه و بغداد ...

[ نَ قْ قا ] (اِخ) محمد قاسم اصفهانی،
متخلص به نقاش از شاعران متأخر است. او
راست:
در پای خمی دیدهٔ پیمانه ضیا یافت
کوری به قدمگاه می ناب شفا یافت.
رجوع به صبح گلشن ص ۵۳۶ شود.

(نَ قّ) [ ع . ] (ص .) 1 - صورتگر، چهره - پرداز. 2 - کسی که در و دیوار و جز آن را
رنگ می کند، رنگ کار.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca نقاش sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki نقاش sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful