ملا

ملا nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca ملا nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ مَ ] (از ع، ص) پر:
خانه تهی ز چیز و ملا از خورندگان
آبی به ریق می خورد از ناودان برف.
کمال الدین اسماعیل.

- ملا شدن؛ پر شدن :
دل ز افتعال اهل زمانه ...

[ مُ لْ لا ] (ص، اِ) مأخوذ از مولای تازی ،
لقب استاد و معلم خواه مرد باشد و یا زن.
(ناظم الاطباء). این کلمه را صاحب
تاج العروس گمان می کند ایرانیان از مولی
ساخته اند. در ترکیه ...

[ مَ ] (ع اِ) بیابان دور. (مهذب الاسماء).
دشت و بیابان. (منتهی الارب). دشت. (ناظم
الاطباء). صحرا. (از اقرب الموارد).
|| زمین فراخ. ج اَملاء. (از اقرب الموارد).
|| واحد مَلَوان. (منتهی الارب) (از ...

[ مَ ] (ع اِ) جِ مَلاة. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به ملاة
شود.

[ مِ ] (ع اِ) مدت زندگی. ج، اَملاء و در
لسان، مَلا ضبط شده است. (از ذیل اقرب
الموارد).

[ مُ لْ لا ] (اِخ) دهی از رانوس رستاق
کجور است. (مازندران و استرآباد رابینو، متن
انگلیسی ص ۱۰۹).

[ مُ لْ لا ] (اِخ) چهاردهمین از خاقان
خوقند (۱۲۷۳ -۱۲۷۵ هـ . ق.). (یادداشت به
خط مرحوم دهخدا).

[ مِ ] (اِخ) جغرافی دان لاتینی در قرن
اول میلادی و معاصر امپراتور کلود و
احتمالاً از مردم اسپانی و از خانوادهٔ سنک بود. اثری از او باقی مانده که یکی از منابع
ذی قیمت جغرافیای قدیم است. ...

(مَ لَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گروه مردم . 2 - اشراف قوم . ؛ ~ عام آشکارا، در حضور
مردم . ؛ ~اعلی عالم بالا، جهان فرشتگان .

(مُ لْ لا) (اِ.) 1 - آخوند، باسواد. 2 - روحانی . 3 - مکتب دار، معلم . ؛ ~خور (کن
.) چیزی که مورد سوءاستفادة کسی یا جمعی شود. ؛ ~ نصرالدین شخصیتی داستانی دارای رف
تاری خنده دار و اغلب طنزآمیز.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca ملا sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki ملا sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful