مسبع

مسبع nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca مسبع nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ مَ بَ ] (ع اِ) محل سبع و جانوران
درنده. ج، مَسابع. (ناظم الاطباء):
آنکه سنت با جماعت ترک کرد
در چنین مسبع ز خون خویش خورد.
مولوی.

و رجوع به مسبعة شود.

[ مَ بَ ] (ع ق) هفت هفت. هفتاهفتا:
جاء القوم سباع و مسبع؛ هفتا هفتا آمدند.
(ناظم الاطباء).

[ مُ بِ ] (ع ص) نعت فاعلی از مصدر
اسباع. رجوع به اسباع شود.

[ مُ بَ ] (ع ص) نعت مفعولی از مصدر
اسباع. بر سر خود گذاشته. پسرخوانده. فرزند
بحرام. || آنکه مادرش مرده پس شیر غیر
مادر خود خورده باشد. || آنکه هفت پشت
یا چهار ...

[ مُ سَ بْ بِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
تسبیع. رجوع به تسبیع شود.

[ مُ سَ بْ بَ ] (ع ص، اِ) نعت مفعولی
از مصدر تسبیع. رجوع به تسبیع شود.
|| هفت بخش کرده شده. (غیاث)
(آنندراج). به هفت بخش کرده. هفت شده.
|| چیزی که هفت ...

(مُ بَ) [ ع . ] (ص .) 1 - کودکی که هفت ماهه به دنیا آمده . 2 - بچه ای که مادرش
مرده و دیگری به او شیر داده .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca مسبع sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki مسبع sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful