مربع

مربع nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca مربع nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ مَ بَ ] (ع اِ) جای اقامت در ایام بهار.
(منتهی الارب). جائی که خاص اقامت ایام
ربیع باشد. مرتبع. متربع. (از متن اللغة). آنجا
که بهار گذارند. خانهٔ بهاری، مقابل مصیف و
مشتی. منزل بهاری. (یادداشت مؤلف). ج،
مرابع. ...

[ مُ بَ ] (ع ص) تب ربع رسیده.
(منتهی الارب). گرفتار تب ربع.
(ناظم الاطباء).

[ مُ بِ ] (ع ص) ماده شتر که در بهار
بچه آورده باشد یا آن که بچهٔ او با او باشد.
(منتهی الارب). ناقه ای که در فصل بهار نتاج
آرد. (از متن اللغة). || بادبان ...

[ مِ بَ ] (ع اِ) چوبی که دو کس دو طرف
آن بگیرند و بر آن تنگبار انداخته بر پشت
ستور بار نهند. (از منتهی الارب).

[ مُ رَبْ بَ ] (ع ص، اِ) هر چیز که
چهارگوشه باشد. (غیاث اللغات). چهارگوشه
از هر چیزی. (منتهی الارب). چهارگوشه.
چهارسو. که صاحب ارکان اربعه است.
(زمخشری) (یادداشت مؤلف). چهارکرانه.
|| هر ...

[ مُ رَبْ بِ ] (ع ص) آنکه چهارگوشه
می سازد. سازندهٔ شکل مربع. (فرهنگ
فارسی معین). رجوع به تربیع شود.

(مُ رَ بَّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چهارگوش . 2 - متوازی الاضلاعی که چهار ضلعش با هم
برابر و زاویه هایش قائمه باشند.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca مربع sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki مربع sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful