مخلف

مخلف nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca مخلف nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ مُ لِ ] (اِ) کبوتربچه را گویند.
(برهان) (آنندراج). کبوتربچه که پر و بالش
رسته باشد. (حاشیهٔ برهان چ معین).
کبوتربچه. (ناظم الاطباء): اما گوشت بچه
کبوتر فضول بسیار دارد... و آنکه مخلف شده
باشد از او بهتر. (الابنیه ...

[ مُ لِ ] (ع ص) شتر که از نه سالگی
درگذشته باشد. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (غیاث) (آنندراج). شتر و ماده
شتری که از نه سال در گذشته و در سال دهم
داخل شده باشد. (ناظم الاطباء).
...

[ مُ لَ ] (ع ص) تباه و خراب و
فرسوده و پوسیده. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد).

[ مَ لَ ] (ع اِ) راههای مرور مردم در
منی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).

[ مُ خَ لْ لِ ] (ع ص) سپس اندازنده
کسی را و پشت گذارنده. (آنندراج) (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آنکه سپس
می گذارد. (ناظم الاطباء). || کسی که بندد
یکسر پستان ناقه را. (آنندراج) ...

[ مُ خَ لْ لَ ] (ع ص) واپس گذاشته
شده. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
بازماندگان و اعقاب : لاجرم حق تعالی آن
مساعی حمیدهٔ جمیله را سبب ثبات دولت او
و اعقاب او گردانید... و آن مملکت ...

(مُ لِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - آن که کسی را جانشین خود کند، جانشین کننده . 2 - آن
که وعدة خلاف کند. 3 - در فارسی : کبوتر بچه ای که پر بر پایش رسته باشد. 4 - پسر
خوش شکل .

(مُ خَ لِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - آن که چیزی را از خود بجا می گذارد. 2 - آنکه کسی
را خلیفه و جانشین خود کند.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca مخلف sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki مخلف sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful