ماهی

ماهی nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca ماهی nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(اِ) ترجمهٔ سمک و حوت. (آنندراج).
حیوانی که در آب زیست دارد و دارای ستون
فقری می باشد و به تازی حوت نامند. (ناظم
الاطباء). در اوستا، «مسیه» (ماهی). پهلوی،
«ماهیک». هندی باستان،
«مستیه»(ماهی). کردی، «ماسی». بلوچی،
«ماهی»، «ماهیگ»، «ماهیغ». افغانی،
«ماهئی». لری، «موسی». ...

(ص نسبی) منسوب به ماه یعنی
قمری. || منسوب به ماه یعنی شهری. (ناظم
الاطباء). || منسوب به ولایت ماه. مادی. و
از آن است تفاح ماهی . (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا). ...

(ع ص) ریزندهٔ آب. (ناظم الاطباء)
(از فرهنگ جانسون).

[ هی ی ] (ع ص نسبی) نسبت است به
ماء. مائی. ماوی. (از اقرب الموارد). آبی.
(ناظم الاطباء). || هو ماهی الفؤاد؛ او ترسو
و کندذهن است. (از اقرب الموارد). رجل
ماهی الفؤاد؛ مرد بددل و ترسو و ...

[ یَ ] (ع جملهٔ اسمیه) کلمهٔ عربی از
«ما» و «هی» یعنی چه چیز است آن. (ناظم
الاطباء).

(اِ.) جانوری است آبزی و خونسرد با بدن پوشیده از فلس و چشمان مسطح که انواع
گوناگون دارد.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca ماهی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki ماهی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful