لاغر

لاغر nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca لاغر nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ غَ ] (ص) مقابل فربه . نزار. باریک.
باریک اندام. اَعجف. باتّ. ابضع. تاکّ.
خجیف. خاسف. خلّ. رجیع. دانق. رزیح.
زکّ. ساهمة. (شتر...) سودالبطون. سغل،
شنون. شاس. ضئیل. ضعیف. ضمد. ضاوی.
عجفاء. غثّ. غثیث. مدخول. غرا. غراة.
مهزول. مضطئل. منهوس. متخاوش. متخدد.
منهوک. مسخوف. مصعفق. ...

[ غَ ] (اِخ) دیهی است به شش فرسنگی
میانه شمال و مغرب خنج. (فارس نامهٔ
ناصری). نام محلی بر سر راه شیراز و سیراف
(طاهری حالیه) از راه فیروزآباد میان کارزین
و کرّان. و آن از نواحی کارزین است ...

[ غَ ] (اِخ) قاضی احمد از شعرای ایران
است. از مردم سیستان و شغل قضای آنجا
داشت و بسبب لاغری جسم این تخلص
گرفت و به قاضی لاغر شهرت یافت. وی به
سال ۹۵۸ درگذشته است او از حاکم ...

(غَ) (ص .) باریک ، باریک اندام ، نزار.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca لاغر sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki لاغر sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful