گوش

گوش nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca گوش nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(اِ) آلت شنوائی. عضوی که بدان عمل
شنیدن انجام گیرد. معروف است، و به عربی
اُذُن گویند. (برهان). اذن و آلت شنیدن در
انسان و دیگر حیوانات و جزء خارجی
مجرای سمع و حس سمع. (ناظم الاطباء).
اوستا گئوشه ، پهلوی ...

(اِخ) نام فرشته ای است موکل بر
مهمات خلق عالم. (برهان). این کلمه در
اوستا گئوش و در پهلوی گوش است (لغةً
به معنی گاو). رجوع به معنی دوم شود. || (اِ)
نام روز چهاردهم از هر ماه شمسی ...

[ گُ وِ ] (اِمص) اسم مصدر از گفتن.
گُوِشْت. رجوع به گُوِشْت شود.

(اِخ) دهی است از دهستان نیکشهر
شهرستان چاه بهار واقع در ۱۴ هزارگزی
باختر نیکشهر، کنار راه مالرو نیکشهر به نبت.
کوهستانی و گرمسیر مالاریایی است. سکنهٔ
آن ۲۰۰ تن است. آب آن از رودخانه تأمین
میشود. محصول آن غلات و برنج ...

(اِخ) دهی است از دهستان نیکشهر
شهرستان چاه بهار واقع در ۱۰ هزارگزی
جنوب نیکشهر، کنار شوسهٔ نیکشهر به
چاه بهار. کوهستانی و گرمسیر مالاریایی و
سکنهٔ آن ۸۰ تن و آب آن از رودخانه است.
محصول آن برنج و خرما و ...

(اِخ) دهی است از دهستان
چولائی خانهٔ بخش حومه و ارداک شهرستان
مشهد واقع در ۶۲ هزارگزی شمال مشهد و
۴۵ هزارگزی باختر راه مشهد به کلات. دره و
معتدل و سکنهٔ آن ۹۰۸ تن و آب آن از قنات
است. ...

(اِخ) دهی است از دهستان نهبندان
بخش شوسف شهرستان بیرجند واقع در ۱۷
هزارگزی جنوب باختری شوسف. دره و
گرمسیر و سکنهٔ آن ۳۲ تن و آب آن از قنات و
محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه
آن مالرو ...

(اِ.) 1 - عضو شنوایی . 2 - گوشه ، زاویه . ؛ ~از چیزی گرفتن آن چیز را ترک کردن ،
به آن چیز بی توجهی کردن . ؛ ~ کسی بدهکار نبودن کنایه از: به حرف دیگران توجهی
نکردن .

(گُ) (اِ.) در آیین زردشتی ، ایزد نگهبان چارپایان ؛ و نام روز چهاردهم از هر ماه
خورشیدی .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca گوش sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki گوش sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful