گمار

گمار nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca گمار nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ گُ ] (اِمص) گماشتن. کسی را بر سر
چیزی و کاری و واداشتن. (برهان) (آنندراج).
|| (نف) گمارنده. (ناظم الاطباء). || (اِ)
صدا و آواز پای را نیز گویند به هنگام راه
رفتن. ...

[ گُ ] (اِ) چمچه. (جهانگیری) (فرهنگ
رشیدی). کفگیر بزرگ. (ناظم الاطباء):
اگر از طعامش دهد یک گمار
نهد بار منت به دوشت هزار.
میرنظمی (از شعوری ج ۲ ورق ۳۱۸).

[ گُ ] (اِخ) تیره ای از طایفهٔ ملمع
هفت لنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان
ص ۷۴).

[ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان گیلان
بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در
۱۴۰۰۰گزی شمال باختری و گیلان
۲۰۰۰گزی جنوب راه شوسهٔ گیلان به
قصرشیرین واقع شده است. هوای آن گرم و
سکنه اش ۱۵۰ تن است. آب ...

[ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان بلوک
شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول که
دارای ۳۰۰ تن سکنه است. آب آنجا از
کارون و چشمه تأمین میشود. محصول آن
غلات، برنج و کنجد و شغل اهالی زراعت و
راه آن ...

( ~ .) (اِ.) چمچه ، کفگیر بزرگ .

( ~ .) (اِفا.) گمارنده .

(گُ) (اِ.) جای ناآشنا، به ویژه در جنگل انبوه که موجب گمراه شدن شخص شود.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca گمار sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki گمار sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful