کشک

کشک nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca کشک nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ کَ ] (اِ) دوغ خشک کرده باشد که به
ترکی قروت خوانند. (از برهان). دوغ خشک
کرده پس از آنکه روغن آن گرفته باشند و آن
را بیشتر به شکل گلوله به اندازهٔ گردوئی و
بزرگتر و در کرمان ...

[ کَ ] (ع اِ) آب جو. || آب جو یا
آب جو با سرکه یا با شیر جوش داده. (منتهی
الارب).

[ کُ ] (اِ) مخفف کوشک و به معنی آن.
(از برهان) (از ناظم الاطباء).

[ کَ شَ ] (اِ) پرنده ای سیاه که عکه
گویند و به عربی عقعق نامند. (از ناظم
الاطباء). زاغی. (یادداشت مؤلف).
کشکرک :
هرگز نبود شکر به شوری چو نمک
نه گاه شکر باشد چون باز کشک.
محمود (از فرهنگ ...

[ کُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
شرفخانه بخش شبستر شهرستان تبریز واقع
در دوازده هزارگزی باختر شبستر و یک
هزارگزی شوسهٔ صوفیان به سلماس با ۲۵۴۱
تن سکنه آب از چشمه و راه شوسه است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ...

(کَ شْ) (اِ.) 1 - تَه ماندة ماست یا دوغ که پس از جوشاندن خشک کنند. 2 - مجازاً:
هیچ ، پوچ . ؛ ~ ِ خود را سابیدن سرش به کار خودش بودن .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca کشک sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki کشک sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful