کشش

کشش nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca کشش nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ کَ شِ ] (اِمص) اسم مصدر از
کشیدن. عمل کشیدن. (یادداشت مؤلف). عمل
حمل کردن. عمل بردن. تحمل. بردن : اگر
به حکمت خود به دوستی بلا فرستد به عنایت
خود آن دوست را قوت کشش آن بار دهد.
(انیس الطالبین ...

[ کَ / کِ شِ ] (اِ) مخفف کشیش.
(یادداشت مؤلف):
همچو ترسا که شمارد با کشش
جرم یکساله زنا و غل و غش
تا بیامرزد کشش زو آن گناه
عفو او را عفو داند از اله.مولوی.

رجوع به کشیش ...

[ کُ شِ ] (اِمص) مخفف کوشش.
(یادداشت مؤلف):
هفت روز مهمانی ساخت و هیچکس در
لشکر او نگذاشت که تشریف ندارد و کشش
بسیار فرمود چنانکه جاولی خجل شد.
(تاریخ طبرستان).
کشش جستن از مردم سست کوش
جواهرخری باشد از جوفروش.نظامی.

[ کُ شِ ] (اِمص) اسم مصدر از کشتن.
عمل کشتن. کشتار. قِتال. مُقاتَلَه. محوکه.
(یادداشت مؤلف): کششی فرمود ارسلان
جاذب حجاج وار و آن نواحی بدان سبب
مضبوط گشت. (تاریخ بیهقی).
صواب است پیش از کشش بند کرد
که نتوان سر ...

(کُ ش ) (اِمص .) کشتن ، قتل .

(کِ ش ) (حامص .) 1 - جاذبه . 2 - ناز و کرشمه .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca کشش sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki کشش sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful