کره

کره nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca کره nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ کَ رْهْ ] (ع اِ) چیز ناپسندیده و ناخوش
و ناخواست. (منتهی الارب). چیزی که
دیگران آن را نپسندند و مکروه دارند. (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب).
- طوعاً او کرهاً؛ از روی میل و ...

[ کَ / کُ ] (ع اِمص) سختی و مشقت.
یقال: قمت علی کُرهٍ؛ ای مشقت (منتهی
الارب)؛ به زحمت و مشقت برخاستم. (ناظم
الاطباء). مشقت و گفته اند کلمه بفتح اول به
معنی اکراه است ...

[ کَ رْهْ / کَ رِهْ ] (ع ص) ناپسند و
ناخوش و ناخواست. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). مکروه. (اقرب الموارد). رجوع به
مکروه شود. ناخوشایند. کَرِه؛ به معنی کریه
است. (از اقرب الموارد). کریه و نامرغوب.
(غیاث اللغات). رجوع ...

[ کُ رْهْ ] (ع ص) دشوار. (از ناظم
الاطباء). || چیزی که خود شخص آن را
ناپسند دارد. || (اِمص) زبردستی.
(یادداشت مؤلف). || زور. (یادداشت
مؤلف). قهر و ...

[ کَ / کُ رْهْ ] (ع مص) کَراهة. کراهیة.
(از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مَکرَهة.
ناپسند داشتن چیزی را. (منتهی الارب).
مقابل دوست داشتن. (از اقرب الموارد).
دشخوار داشتن. (تاج المصادر). || دشوار
شدن. (ترجمان علامهٔ جرجانی ص ۸۱).
رجوع ...

[ کُ ] (اِ) اسم گیاه اشق است. (فهرست
مخزن الادویه). رجوع به اشق شود.

[ کَ رَ / رِ ] (اِ) مسکه را نیز گویند و آن
روغنی باشد که از دوغ گیرند. (برهان). چربی
که از شیر یا دوغ به دست کنند. روغن
ناگداخته. زَبد. (یادداشت مؤلف). چربی که از
چرخ کردن شیر ...

[ کَ رَ / رِ ] (اِ) حجره. (جهانگیری).
حجره که خانهٔ کاروانسرا و مدرسه باشد.
(برهان). حجره و اطاق کاروانسرا و مدرسه و
جز آن. (ناظم الاطباء). || قسمی از تنیدهٔ
عنکبوت بود که سفید باشد مانند کاغذی و ...

[ کَ رَ / رِ ] (اِ) پوست دست و یا اعضاء
را گویند که بسبب کار کردن بسیار سخت شده
و پینه بسته باشد. (برهان) (ناظم الاطباء).
ظاهراً صورتی است از کوره یا کبره. شغه.
پینه. رجوع به کوره و کبره ...

[ کَ رَ ] (اِخ) نام شهری است. (برهان).
کرج است اما اهل آن ولایت آن را کره نامند.
(از معجم البلدان ذیل کرج). رجوع به کرج،
کره رود و کرج ابی دلف شود.

[ کَ رَ / رِ ] (پسوند) مزید مؤخر امکنه
در نامهایی چون دسکره و فسکره و زلوکره.
(یادداشت مؤلف).

[ کُ رَ / رِ ] (از ع، اِ) هر چیز گرد. (ناظم
الاطباء). || گوی گونه ای از آلات منجنیق
جغرافیین که بدان هشت فلک و صورت
کواکب و هیئت زمین و قسمتهای آن را
شناسند آن ...

[ کُ رِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
پسکوه قاین. کوهستانی است و ۱۵۰۷ تن
سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
۹).

[ کُ رِ ] (اِخ) کُزِن (سرزمین صبح
آرام) شبه جزیره ای در شمال شرقی
آسیاست و در مشرق چین مابین دریای ژاپن
و دریای زرد. منطقه ای است کوهستانی و در
شمال آن هوا سردتر است، بطوری که ...

[ کُ رُ ] (اِ) مخفف کروه که به هندی
کوس گویند. (آنندراج) (غیاث اللغات). ثلث
فرسخ. رجوع به کروه شود.

[ کِ رَ / رِ ] (اِ) (در تداول مردم لرستان)
زِشگه. سِچَک. محصولی از بلوط. (یادداشت
مؤلف). رجوع به بلوط شود.

[ کَ رْ رَ / کُ رْ رَ ] (ع اِ) پشکل پاره یا
پشکل گنده بود که بدان زره را جلا دهند.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

[ کَ رْ رِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
چرام بخش کهکیلویهٔ بهبهان. دشت و گرمسیر
است و ۱۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).

[ کَ رْ رِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویهٔ شهرستان
بهبهان. کوهستانی و سردسیر است و ۲۰۰ تن
سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
۶).

[ کَ رْ رِ ] (اِخ) دهی است یک فرسخ و
نیم میانهٔ شمال و مشرق در اهان به فارس.
(فارسنامهٔ ناصری).

[ کَ رْ رِ ] (اِخ) دهی است سه فرسخ
شمال احمدحسین به فارس. (فارسنامهٔ
ناصری).

[ کُ رْ رَ / رِ ] (اِ) چون مطلق گویند مراد
بچهٔ اسب باشد. مَهر. (یادداشت مؤلف).
|| بچهٔ اسب و ستور و خرالاغ را گویند.
(برهان). بچهٔ اسب و خر و اشتر. (آنندراج).
بچهٔ ستور مانند اسب و ...

[ کِ رْ رَ / رِ ] (اِ صوت) در لهجهٔ مردم
قزوین، آواز کشیده شدن پای روی زمین.
(یادداشت لغتنامه). کِرّ. || خندهٔ بلند و
ممتد. رجوع به کره زدن و کروکر خندیدن
شود.
- ...

[ ] (اِخ) از طسوج و ناحیهٔ رود آبان به
ناحیهٔ قم. (تاریخ قم ص ۱۱۳).

(کَ رَ) (اِ.) 1 - چرک . 2 - پینه .

(کُ رِ) [ ع . کرة ] (اِ.) هر جسم گرد.

(کَ رِ) (اِ.) چربی ای که از ماست و دوغ و خامه گرفته می شود.

(کُ رُِ) (اِ.) 1 - بچة چهارپایان . 2 - کودک ، فرزند (به لحن تحقیر).

(کُ رْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) ناپسند داشتن . 2 - (اِمص .) کراهت ، نفرت .

(کَ رَ یا رِ) (اِ.) خانة عنکبوت .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca کره sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki کره sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful