کجی

کجی nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca کجی nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ کَ / کَ جْ جی ] (حامص) مزید علیه
کج بر قیاس راست و راستی مأخوذ از کج. (از
آنندراج). پیچ. اعوجاج. خمیدگی. پیچیدگی.
(ناظم الاطباء). کژی. چولی. اعوجاج. انحناء
انعطاف. عِوَج. مقابل راستی. (یادداشت
مؤلف):
از کجی افتی به ...

[ کُ ] (اِ) مهره ای است به رنگ کبود
که بر کلاه شیرخوارگان آویزند دفع مضرت
چشم زخم را. نوعی مهرهٔ کبود که از سرپوش
و کلاه کودکان آویزند دفع چشم بد را و چشم
زاغ (ازرق) را بدان ...

[ کَ جْ جی ] (ص نسبی) نسبتی است
به کج که از مردم باشد. (الانساب).

[ ] (اِ) اسم ترکی معز است. (تحفهٔ
حکیم مؤمن). و ظاهراً محرف یا صورتی از
گِچی باشد که نام ترکی بز است.

[ کَ جْ جی ] (اِخ) ابومسلم ابراهیم بن
عبداللََّه بن مسلم الکجی البصری (متوفی ۲۹۲
هـ . ق.) از حفاظ حدیث بود و او منسوب است
به کج در خوزستان فارس، کتاب السنن از
اوست. در بغداد وفات یافت. (الاعلام ...

[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
ولوپی بخش سوادکوه مازندران. (سفرنامهٔ
مازندران رابینو ص ۱۱۶ و ترجمهٔ آن ص
۱۵۶).


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca کجی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki کجی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful