کاردار

کاردار nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca کاردار nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(نف مرکب، اِ مرکب) وزیر پادشاه را
گویند و کارداران جمع آن است که وزیران
باشند. (برهان). عامل. (دهار) (تفلیسی).
والی. (ربنجنی) (تفلیسی). حاکم.
صاحب منصب. (ناظم الاطباء). وکیل.
مأمور: پس شداد بخلیفتان خویش نامه
نوشت، به جهان اندر، هر کجا پادشاهی وی ...

(اِ) غارسنگ. کلوخ (؟). (حاشیهٔ
فرهنگ اسدی نخجوانی).

(اِخ) یکی از پسران سه گانهٔ وزرگ
فرماندار مهر نرسه که مانند پسران دیگر برای
او در اردشیر خوره قریه ای با آتشگاه بنا نمود
و کاردار در زمان حیات پدر خویش بمقام
ارتشتاران سالار یا سپهسالار بزرگ رسید.
(ترجمهٔ ایران ...

(ص فا.) 1 - وزیر، حاکم . 2 - مأمور سیاسی یک دولت در کشوری دیگر که در غیاب سفیر
به انجام کارهای سفارت خانه می پردازد.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca کاردار sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki کاردار sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful