کاجری

[ جَ ] (ص نسبی) منسوب به کاجر.
رجوع به کاجر شود.

[ جَ ] (اِخ) ابواحمد محمدبن
جعفربن محمدبن عصمة کاجری. وی از
اباسهل هارون بن احمدالاسترابادی و اباجعفر
محمدبن عبداللََّه الفقیه الهندوانی و ابالفوارس
احمدبن محمد جمعةالنسفی و دیگران حدیث
شنید. ابوالعیاذ المستغفری از او روایت دارد.
وی در رجب سنهٔ ۴۱۱ ...

[ جَ ] (اِخ) ابوسلمةاحمدبن
محمدبن عیسی بن سلیمان بن داود کاجری.
وی از لیث بن نصر کاجری حدیث شنید و
ابوتراب اسماعیل بن طاهر النسفی از او
روایت دارد و جز وی کسی از او حدیث
نشنیده. وی روز جمعه پس ...

[ جَ ری ی ] (اِخ) ابومحمد
عبدالرحمن بن لیث بن نصربن یوسف بن
ابراهیم بن ثابت. وی از پدر خود محمدبن
ابی طالب بن زکریا و عبدالمؤمن بن خلق که هر
دو نسفی هستند روایت دارد و ابوجعفر
عبدالملک ابن عبداللََّه ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca کاجری sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki کاجری sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.