قور

قور nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca قور nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ قَ ] (ع اِ) رسن از پنبهٔ نیکو و نو.
|| پنبهٔ نو یا پنبهٔ یک ساله. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد) (آنندراج).

[ قَ ] (ع مص) بر سر هر دو پای رفتن تا
آواز آن شنیده نشود. || فریب دادن شکار
را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
(آنندراج). || گرد بریدن. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). گرد ...

[ قَ وَ ] (ع مص) یک چشم شدن. (منتهی
الارب). || (اِمص) یک چشمی. (منتهی
الارب) (آنندراج).

(اِ) بر وزن مور، پنبه را گویند و به عربی
قطن خوانند. (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع
به قَور شود. || بمعنی خصیه هم آمده است.
(برهان) (ناظم الاطباء). ظاهراً محرف غور
MMM غر (دبه خایه). (حاشیهٔ برهان چ ...

(ترکی، اِ) کمربند. (سنگلاخ).
|| مخفف قوران به معنی سلاح. (سنگلاخ)
(فرهنگ نظام). اسلحه. رجوع به قوران شود.
ترکیب ها:
- قورخانه. قورچی. رجوع به مدخلهای
قورخانه و قورچی شود.غ
|| چینهٔ ...

[ ] (اِخ) دهی است از دهستان مؤمن آباد
بخش درمیان شهرستان بیرجند، سکنهٔ آن ۲۳
تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، شلغم
و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).غ

[ تر. ] (اِ.) سلاح .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca قور sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki قور sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful