قفس
قفس nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca قفس nə mənasıdır? Farsca - Farsca
[ قَ فَ ] (اِ) معروف است، و آن جایی
باشد شبکه دار که از چوب و برنج و آهن و
امثال آن بافند و جانورانِ پرندهٔ وحشی را در
آن کنند، و معرب آن قفص باشد به صاد
بی نقطه. (برهان). ...
[ قَ ] (ع مص) مردن. (اقرب الموارد).
رجوع به قفز شود. || دست و پای بستن
آهو. (اقرب الموارد) (منتهی الارب): قفس
الظبی قفساً؛ ربط یدیه و رجلیه. (اقرب
الموارد). || به ...
[ قُ ] (ع ص، اِ) جِ اقفس. (اقرب
الموارد). به معنی آنکه پدرش غیرعربی و
مادرش عربی باشد. (منتهی الارب).
[ قُ ] (اِخ) مردمی هستند در کرمان
چون اکراد که آنان را قفس و بلوص خوانند.
بیشتر این کلمه را با صاد تلفظ کنند. رهنی
گوید: قفس کوهی است از کوههای کرمان و
ساکنان آن یمنی هستند، که به هیچ ...
[ قَ فَ ] (ع مص) بزرگ گشتن کرانهٔ
سر بینی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
(قَ فَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - محفظه ای برای نگه داری پرندگان . 2 - استخوان جناغ
سینه . 3 - زندان . 4 - هر جای تنگ .
Farsca - Farsca lüğətdə Farsca قفس sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki قفس sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.
Was this article helpful?
93 out of 132 found this helpful