قسط

قسط nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca قسط nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ قَ سَ ] (ع اِمص) خشکی در گردن.
|| راستی استخوانهای ساق ستور، و آن
عیب است. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب).
من عیوب الخلقیة للفرس و هو ان تری رجلاء
منتصبین غیر محنبین . (صبح الاعشی ج ۲
ص ...

[ قَ سُ ] (ع ص) رَجُل قسطالرِّجْل،
مرد راست استخوان پای. (از اقرب الموارد)
(منتهی الارب).

[ قَ ] (ع مص) عدل و داد کردن. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). و این از مصادری
است که صفت واقع میشود، مانند عدل. گویند:
رجل قسط، چنانکه گویند: شاهد عدل، و
واحد و جمع در آن یکسان است. (منتهی ...

[ قِ ] (ع اِ) عدل و داد. || بهره از هر
چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). حصه
و نصیب. (اقرب الموارد). || پیمانه که نیمهٔ
صاع باشد. (منتهی الارب). مکیال یسع نصف
صاع. ...

[ قَ ] (ع مص) جور و بیدادگری کردن
و از حق بازگردیدن. (از اقرب الموارد)
(منتهی الارب). || پریشان و پراکنده نمودن
چیزی را. (منتهی الارب). قسوط به هر دو
معنی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع ...

[ قُ ] (ع ص، اِ) جِ قَسْطاء. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قسطاء
شود.

[ قُ ] (ع اِ) کسد. کست. کسط، و آن
دارویی است. (منتهی الارب). عود هندی و
عربی که بدان علاج کنند، مُدِرّ و نافع کبد
است. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب).
بیخی است شبیه به بیخ لفاح و از نواحی ...

(قِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - عدل و داد. 2 - بهره ، نصیب . 3 - قسمتی از یک کل که در
فاصله های مساوی با کمیت های مساوی دریافت یا پرداخت می شود.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca قسط sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki قسط sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful