فک

فک nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca فک nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ فَ ک ک ] (ع مص) جدا کردن چیزی
را. (منتهی الارب). جدا کردن و دور کردن
یکی از دیگری. (از اقرب الموارد).
|| رهانیدن رهن را و بیرون آوردن. (منتهی
الارب). رهانیدن رهن و ...

[ فُ ] (فرانسوی، اِ) پستانداری
گوشتخوار از راستهٔ پره پاییان که کاملاً به
زندگی دریایی سازش یافته و در مصب
رودخانه های بزرگ و مجاور سواحل زندگی
می کند. فقط برای استراحت و تولید مثل به
ساحل ...

[ فِ ] (اِ) در آمل و مازندران به گونه های
مختلف بید اطلاق می شود. (فرهنگ فارسی
معین). قسمی بید که در اغلب نقاط ایران تا
نقاط خشک وجود دارد و از ارتفاع ۳۰۰ تا
۵۰۰ گزی نوده و آمل ...

[ فَ ] (اِخ) این قلعه به دوفرسخی
دلیجان است و آن را به حصانت و محکمی
صفت کرده اند. (تاریخ قم).

(فَ) [ ع . ] (اِ.) آرواره ، چانه .

(فُ) (اِ.) پستانداری گوشتخوار از راستة پره پاییان که کاملاً به زندگی دریایی سازش
یافته و در مصب رودخانه های بزرگ و مجاور سواحل زندگی می کند و فقط برای استراحت و
تولید مثل به ساحل می آید. دست هایش کوتاه و به وسیلة پرده ای که انگشتان را به
یکدیگر مربوط می کند تشکیل بالة شنا می دهد؛ سگ دریایی ، گربة دریایی ، شیر دریایی
نیز گویند.

(فَ کّ) [ ع . ] 1 - (مص م .) جدا کردن دو چیز از هم . 2 - باز کردن ، گشودن . 3 -
خلاص کردن ، رها کردن . 4 - از گرو در آوردن . 5 - لباس درآوردن .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca فک sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki فک sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful