عوفی

[ عَ فی ی ] (ع ص) نیازشده و
داده شده. (ناظم الاطباء).

[ عَ ] (ص نسبی) منسوب است به
عبدالرحمان بن عوف زهری که فرزندان او
«عوفیون» خوانده میشدند. || منسوب به
عوف بن سعدبن ظرب. ابوسلیمان یحیی بن
یعمر قاضی عوفی، بدین نسبت شهرت دارد و
قاضی ...

[ عَ ] (اِخ) ابراهیم بن ابی بکربن
اسماعیل دنابی عوفی، از نسل عبدالرحمان بن
عوف بود. وی حسابدان و عالم به فرائض
بشمار میرفت. اصل او از دمشق و مولدش
بسال ۱۰۳۰ هـ . ق. در قاهره بود ...

[ عَ ] (اِخ) عطیةبن سعدبن جنادهٔ
عوفی جدلی قیسی کوفی، مکنی به ابوالحسن.
از محدثان و شیعیان کوفه بود و چون حاضر
به سب علی (ع) نشد به امر حجاج چهارصد
تازیانه به او زدند و موی سر و رویش را
تراشیدند. ...

[ عَ ] (اِخ) قاسم بن ثابت. رجوع به
قاسم عوفی شود.

[ عَ ] (اِخ) محمدبن محمدبن علی بن
عطیهٔ عوفی اسکندری عاتکی، مکنی به
ابوعلی و ملقب به شمس الدین. وی از نسل
عبدالرحمان بن عوف بود. از فقیهان شافعی و
متصوف بشمار میرفت. بسال ۸۱۸ هـ . ق. در
اسکندریه ...

[ عَ ] (اِخ) محمدبن محمد زیتونی
عوفی، ملقب به بدرالدین. از شافعیان مصر
بود و بسال ۸۳۱ هـ . ق. متولد شد. وی در قضا
و خطبه و زجل مهارت داشت و بسال ۹۲۴
درگذشت. او را ارجوزه ای است در ...

[ عَ ] (اِخ) محمدبن محمد عوفی
بخاری، ملقب به سدیدالدین یا نورالدین. از
دانشمندان و نویسندگان مشهور ایران در
اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری
است. وی از اعقاب عبدالرحمان بن عوف از
صحابهٔ رسول بود و بهمین سبب ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca عوفی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki عوفی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.