عقم

عقم nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca عقم nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ عَ ] (ع مص) خشک گردیدن پیوندها.
(از منتهی الارب). خشک شدن مفاصل. و
فعل آن مجهول بکار رود. (از اقرب الموارد).
حدیث تعقم اصلاب المشرکین، به همین معنی
است. || (اِمص) نازاینده شدن زن و ...

[ عَ ] (ع اِ) گلیم سرخ، یا هر جامهٔ سرخ.
و نوعی از رنگ و نگار. (منتهی الارب). نوعی
از نگار، و گویند گلیم سرخ است و گویند هر
لباس سرخ رنگ. (از اقرب الموارد). عِقم. و
رجوع به عِقم ...

[ عَ قَ ] (ع مص) خاموش گردیدن.
(منتهی الارب). عَقم. (اقرب الموارد). و رجوع
به عَقم شود. || نازاینده شدن زن و قبول
نکردن رحمش آب مرد را. (از منتهی الارب).
عَقم. عُقم. و رجوع به ...

[ عِ ] (ع اِ) نوعی از رنگ و نگار.
(منتهی الارب). عَقم. و رجوع به عَقم شود.

[ عُ ] (ع مص) نازاینده شدن زن و قبول
نکردن آب مرد را. (از منتهی الارب). عقیم
بودن رحم. (از اقرب الموارد). سترون شدن.
عَقم. عَقَم. و رجوع به عَقم شود.

[ عُ ] (ع اِمص) نازایندگی، و شکستگی
است در زهدان که به سبب آن آبستن نشود.
(منتهی الارب). سترونی. عَقم. و رجوع به عَقم
شود. || (ص، اِ) جِ عَقیم. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). رجوع به ...

[ عُ قُ ] (ع ص، اِ) جِ عَقیم.
(منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عقیم
شود.

(عَ) [ ع . ] (اِمص .) نازایی ، سترونی .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca عقم sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki عقم sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful