عضو

عضو nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca عضو nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ عَ ضْ وْ ] (ع مص) اندام اندام کردن.
(منتهی الارب). جزءجزء کردن گوسفند را.
(اقرب الموارد). قطعه قطعه کردن و جزءجزء
نمودن. (از ناظم الاطباء). || جدا ساختن.
(منتهی الارب). تفریق و جدا کردن. (از اقرب
الموارد).

[ عُ ضْ وْ / عِ ضْ وْ ] (ع اِ) اندام و
هرگوشت فراهم آمده در استخوان.
(منتهی الارب). اندام. (مهذب الاسماء) (دهار)
(غیاث اللغات). اجزای کثیفهٔ بدن حیوان
متولد از منی و کثیف اخلاط است. و آن یا
مفرد است ...

[ عُ ضُ وو ] (ع مص) با لباس و
نیکوحال و خوش روزگذار بودن.
(منتهی الارب). بودن شخص، پوشیده لباس و
طعام دار و به اندازهٔ کفایت دارنده و آن را
کمال رفاهیت است و «عاضی» از این لغت
مشتق باشد. ...

(عُ ضْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اندام ، هر یک از اجزای بدن . 2 - یک فرد از جماعت . ج .
اعضاء.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca عضو sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki عضو sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful