طلا

طلا nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca طلا nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ طَ ] (ع اِ) آب دهان که از جهت بیماری
و جز آن بسته باشد. طُلْوان. طُلُوان. (منتهی
الارب). || به قطران اندوده. (منتخب
اللغات) (منتهی الارب). || بچهٔ آهو.
(مهذب الاسماء). ...

[ طِ / طَ ] (از ع، اِ) زر (در اصطلاح
فارسی). زر سرخ. بکسر اول معروف است که
به عربی ذهب خوانند. (برهان). زر خالص و
صاحب فرهنگ رشیدی نوشته که غالباً لفظ
طلا معرب تله است که لفظ هندی است ...

[ طَ ] (اِخ) کوهکی است (چنین یافتم در
شعر هذلیین و در شعر دیگران به ظاء معجمه و
آنجا واقعه ای بوده است). (معجم البلدان).

[ طَ ] (اِخ) قلعتی است به آذربایجان
(این لفظ عجمی و اصل آن تلاست، چه در
کلام عجم طاء و ظاء و ضاد و ثاء و حاء و
صاد خالصه و جیم خالصه نیست). (معجم
البلدان).

(طَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - زر؛ فلزیست زرد رنگ گران بها و کمیاب که بسیار شکل پذیر،
چکش خوار و قابل تورق و مفتول شدن می باشد. در مجاورت آب و هوا نیز زنگ نمی زند. 2
- مجازاً گران بها، نایاب .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca طلا sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki طلا sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful