ضرب

ضرب nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca ضرب nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ ضَ رَ / ضَ ] (ع اِ) شهد سپید سطبر.
(منتهی الارب). عسل سفید. عسل سفید
غلیظ. (فهرست مخزن الادویه). انگبین
سخت. انگبین سفید، و گویند ستبر. (مهذب
الاسماء).

[ ضَ رَ ] (ع مص) هلاک شدن از
سردی یا سردی زده شدن. (منتهی الارب).
سرمازدگی. || پشک زده شدن زمین.
(منتهی الارب).

[ ضَ رِ ] (ع ص) بسیار زننده. (منتهی
الارب).

[ ضَ ] (ع اِ) مانند. (منتهی الارب)
(منتخب اللغات). مثل. همتا. (منتهی الارب).
|| نوع. قسم. صنف. گونه. ج، ضُروب،
اضراب. (مهذب الاسماء): نهاد کوه بر
دو ضرب است یکی کوه اصلی است... دیگر
شاخهای کوه است. (حدود ...

[ ضَ ] (ع اِمص) ضربت. کوب. زد.
لطم. (تاج المصادر):
دید پرروغن دکان و جاش چرب
بر سرش زد گشت طولی کل ز ضرب.
مولوی.

|| کوفتن. زدن. (زوزنی) (تاج المصادر
بیهقی). زخ. زخم. زدن بشمشیر:
بجمشید گفتا که ...

(ضَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) زدن ، کوبیدن . 2 - (اِمص .) یکی از چهار عمل اصلی حساب
. 3 - سکه زدن . 4 - طنبک یا دنبک . 5 - مَثَل آوردن ، داستان زدن .

( ~ .) [ ع . ] (اِ.) 1 - مانند، مثل . 2 - نوع ، قسم .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca ضرب sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki ضرب sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful