صاف

صاف nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca صاف nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(از ع، ص) مخفف صافی. (غیاث
اللغات). مخفف صافٍ (صافی)، نعت فاعلی از
صفو. روشن. خالص. بی دُرد. ناصع :
ز خون دشمن او شد به بحر مغرب جوش
فکند تیر یمانیش رخش بر عمان
به بحر عمان زان جوش صاف ...

(ع ص) (از «ص وف») کبش صاف؛
قچقار بسیارپشم. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). اَصْوَف. صائف. صَوِف. صوفانی.

(ع ص) (از «ص ی ف») صائف. یوم
صاف؛ روز گرم. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). و آن مخفف صائف است. (از اقرب
الموارد).

[ صاف ف ] (ع ص) نعت فاعلی از
صفّ. صف کشنده. رجوع به صافات شود.

(اِخ) کوهی است در تهامة مر بنی ذئل
را. (معجم البلدان).

(اِخ) اسم است ابن صیاد را. (منتهی
الارب).

[ فِنْ ] (ع ص) (از «ص ف و») یوم
صافٍ؛ روز سرد صاف بی ابر. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد). صَفْوان.

[ ازع . ] (ص .) 1 - روشن ، زلال . 2 - آفتابی . 3 - پاک ، بی آلایش . 4 - هموار،
بی چین و چروک . ؛ ~ و پوست کنده به طور صریح و آشکار. ؛ ~ و صوف منظم و مرتب .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca صاف sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki صاف sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful