شک

شک nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca شک nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ شَ ] (اِ) (مأخوذ از زند و پازند) گمان
و ظن و شبهه. (از برهان) (ناظم الاطباء).

[ شُ ] (فرانسوی، اِ) برخورد. ضربه
که به صحت کسی وارد آید. || اثر صاعقه و
برق در اطراف محل ورود صاعقه.

[ شُ ] (اِ) مرگموش را گویند و آنرا به
عربی تراب هالک و سم الفار خوانند. (برهان)
(از بحر الجواهر). صاحب برهان گفته سم الفار
است و آنرا فارسی دانسته و آن عربی است.
(انجمن آرا) (آنندراج). هالک. رهج الفار.
تراب الهالک. ...

[ شَ ک ک / شَ ] (از ع، اِمص، اِ) خلاف
یقین. ج، شُکوک. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد) (از ناظم الاطباء). ریب. گمان.
(دهار). مرادف شبهه. ج، شکوک. و با لفظ
افتادن و آوردن مستعمل. (آنندراج). در عربی
به معنی ...

[ شَ ک ک ] (ع مص) به گمان افتادن.
(ترجمان القرآن ص ۶۲) (تاج المصادر بیهقی)
(المصادر زوزنی) (از اقرب الموارد). گمان
کردن در کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد). گمان کردن در کاری و تردید
نمودن در آن. (ناظم ...

[ شِ ک ک ] (ع اِ) روده ای که بدان پشت
هر دو برگشتهٔ کمان را پوشند. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). حله و ردایی است
که پوشیده میشود به او پشتهای خم شده از دو
گوشهٔ کمان. (ترجمهٔ ...

[ شُ ک ک ] (ع ص، اِ) جِ شَکوک.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم
الاطباء). رجوع به شَکوک شود. || (اِمص)
جدایی و تفریق. || دشواری و سختی و
محنت. (ناظم الاطباء).

(شَ کّ) [ ع . ] (اِ.) گمان ، دودلی .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca شک sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki شک sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful