شبه

شبه nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca شبه nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ شَ بَ / بِ ] (ص نسبی) منسوب به
شب. (فرهنگ فارسی معین). || در ترکیب
با عدد آید و معنی تعداد شبها دهد: ماه دوشبه.
ماه سه شبه. (فرهنگ فارسی معین).

[ شَ بَ / بِ ] (اِ) شوه. شبق. معربش
سبج. سنگی باشد سیاه و براق و در نرمی و
سبکی همچو کاه ربا است و آن دو بابت
میشود یکی آن است که از دشت قبچاق
آورند و آن ...

[ شَ بَ هْ ] (ع اِ) نوعی از درخت بزرگ.
(از منتهی الارب). ج، اشباه. (منتهی الارب).
درختی شبیه به مورد. (ناظم الاطباء).
سیاه تلو. (فرهنگ فارسی معین). || گیاهی
است خاردار که شکوفهٔ سرخ رنگ دارد ...

[ شَ بَ هْ ] (ع اِ) مس زرد. (از اقرب
الموارد).
- کوز شبه؛ کوزهٔ برنجین. (منتهی الارب):
عنده اوانی الشَبَه و الشِبه؛ نزد او هست
ظرفهای برنجین. (از اقرب الموارد).

[ شُ بَ هْ ] (ع اِ) جِ شبهة. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب).

[ شُ بُ هْ ] (ع اِ) هر درخت بزرگ
خاردار. (از اقرب الموارد). || (ص) گفته
شده است که به معنی گیاه خوردنی است که
دارای برگی چون برگ نخل باشد. (از اقرب ...

[ شِ بْ هْ ] (ع ص، اِ) مانند. مثل. (از
اقرب الموارد) (منتهی الارب). ج، مَشابه و
مَشابیه (برخلاف قیاس چون محاسن و
مذاکیر). (منتهی الارب). ج، اشباه. (از اقرب
الموارد):
تا نبود چون همای فرخ کرکس
همچو نباشد به ...

[ شَ بَ هْ ] (ع ص، اِ) مثل. مانند. ج،
مَشابه و اشباه و مَشابیه (برخلاف قیاس). (از
اقرب الموارد) (منتهی الارب): و بینهما شبه؛
یعنی هر دو مانندند. (منتهی الارب). رجوع به
شِبْهْ شود.
- وجه ...

(شَ بَ یا بِ) [ معر. ] (اِ.) نوعی سنگ و آن گونه ای لینیت است که در نتیجة تراکم
ذرات کربن و تغییرات شیمیایی نسبتاً سخت شده و رنگ سیاه براقی دارد و در جواهر -
سازی مصرف می شود.

(ش ) [ ع . ] (اِ.) مثل ، مانند. ج . اشباه .

(شَ بَ) [ ع . ] (اِمص .) مشابهت .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca شبه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki شبه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful