شام

(اِ) شبانگاه. بتازیش مغرب خوانند.
(شرفنامهٔ منیری). آخر روز. (بهار عجم). اول
شب که تاریک است. (فرهنگ نظام). شبانگاه
یعنی وقت مغرب. (مؤید الفضلاء). عشا و
زمانی که تاریکی شب بروز کند تا هنگام
خفتن. (ناظم الاطباء). عِشاء. اول تاریکی
شبانگاه ...

(اِخ) نام مملکتی است که در گذشته
شامل اردن و سوریه و لبنان و فلسطین بود و
دربارهٔ وجه تسمیه و تاریخ جغرافیایی آن



لغویان و جغرافی نویسان و مورخان اقوالی
دارند که فشرده ...

[ په . ] (اِ.) 1 - آغاز شب ،سرشب . 2 - غذایی که در شب خورند.

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca شام sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki شام sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.