شابرنجی

[ رِ ] (ص نسبی) نسبت است به
شابرنج. رجوع به شابرنج شود. شهرکی است
[ به خراسان ] از عمل مرو و کشت و برز آن بر
آب رود مرو است. (حدود العالم چ تهران ص
۵۹).

[ رِ ] (اِخ) ابوالعباس احمدبن
محمدبن العباس الشابرنجی. وی از ابوعیسی
محمدبن عبادبن مسلم روایت کرد. ابوذرعة
المسیحی در تاریخش از وی نام برده است.
(انساب سمعانی).

[ رِ ] (اِخ) ابوالوفا داودبن
محمدبن نصرالشابرنجی. وی از محمدبن
عبدالکریم و علی بن حشرم و ابوحمزه
یعلی بن حمزه و محمدبن عبده و احمدبن
عبداللََّه و دیگران روایت کرده است. ابوالعباس
احمدبن سعید المعدانی و ابوالحسن علی ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca شابرنجی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki شابرنجی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.