سوران

(اِ) سار باشد و آن پرنده ای است
سیاه رنگ و نقطه های سفید دارد و خوش آواز
باشد. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری).

(اِخ) دهی است جزء دهستان
خورش رستم بخش شاهرود شهرستان
هروآباد. آب آن از دو رشته چشمه. محصول
آنجا غلات، حبوبات و سردرختی. شغل
اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان
جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ...

(اِخ) دهی است از دهستان
مشهدریزهٔ میان ولایت باخرز بخش طیبات
شهرستان مشهد. دارای ۳۳۶ سکنه تن.
محصول آنجا غلات، زیره و شغل اهالی
زراعت، مالداری و قالیچه بافی است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۹).

(اِخ) دهی است از دهستان شاندیز
بخش طرقبهٔ شهرستان مشهد. دارای ۱۰۴ تن
سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و
بنشن. شغل اهالی زراعت و مالداری است.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۹).

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca سوران sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki سوران sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.